موقعیتیابی محصول فرآیند تعیین جایگاهی است که یک محصول جدید باید در بین محصولات موجود داشته باشد. نقشهبرداری خوب مشتری از یک محصول خاص در یک گروه رقابتی هنگام برنامهریزی راهاندازی محصول جدید یا شناسایی راههایی برای ارتقا و بهبود محصولاتی که در حال حاضر در بازار هستند بسیار مفید است.
موقعیت یابی محصول به منظور اطمینان از موقعیت رقابتی آن در بین آنالوگ ها در بازار انجام می شود. برای این منظور، مجموعه ای از اقدامات مناسب در حال توسعه و اجرا است. جایگاه یک محصول خاص در ذهن مصرف کننده در بازاریابی را موقعیت آن می نامند.
در یک بازار کلاسیک، مصرف کنندگان غرق در اطلاعات در مورد کالاها و خدماتی هستند که ارائه می دهند. اغلب آنها قادر به ارزیابی کالاها قبل از خرید نیستند. جایگاهی که یک محصول در ذهن خریدار اشغال می کند مجموعه ای کامل از ادراکات، احساسات و برداشت هایی است که در مقایسه با آنالوگ های رقیب ایجاد می شود.
مصرف کنندگان سعی می کنند محصولات مختلف را برای خود دسته بندی کنند. با این حال، چنین موقعیتیابی خود به خودی محصول برای تولیدکنندگانی که با استفاده از ابزارهای بازاریابی، به دنبال این هستند که این فرآیند را برای خود قابل مدیریت و سودآور کنند، سودمند نیست.
تا به امروز، سه استراتژی اصلی موقعیتیابی محصول توسعه یافته و با موفقیت اعمال شده است:
- تقویت جایگاه فعلی برند در ذهن مصرف کنندگان.
- جستجوی موقعیت خالی با ارزش برای تعداد زیادی از مصرف کنندگان.
- اجبار کردن رقبا از موقعیت خود در ذهن مصرف کنندگان یا تغییر موقعیت (در صورت لزوم، نفوذ به بخش های جدید یا بازارهای جدید).
تدوین استراتژی موقعیت یابی در سه مرحله. در مرحله اول، موقعیت فعلی تعیین می شود، در مرحله دوم، موقعیت مورد نظر انتخاب می شود، در مرحله سوم، مجموعه اقدامات واقعی برای دستیابی به موقعیت مورد نظر توسعه می یابد.
اصول اصلی موقعیت یابی به شرح زیر است: سازگاری و وفاداری به جهتی که زمانی انتخاب شده بود برای مدت طولانی. دسترسی و سادگی همراه با بیان ارائه موقعیت؛ انطباق کامل تمام اجزای کسب و کار (کالا، خدمات، تبلیغات و غیره) با موقعیت انتخاب شده.
مزیت کلیدی محصول که به مصرف کننده اجازه می دهد نیازهای خود را به بهترین شکل ممکن برآورده کند و محصول را از رقبای خود متمایز کند، ویژگی موقعیت یابی نامیده می شود. خودشهیک منبع انگیزه برای خرید است. انتخاب ویژگی توسط بازاریابان با شناسایی بخش های مشتری بر اساس سود آغاز می شود. آنها بر اساس تعدادی ویژگی به خوشه ها تقسیم می شوند: بر اساس قیمت محصول، تصویر، کیفیت، نحوه استفاده از محصول، حل مشکلات خاص یا بر اساس ترکیبی از مزایا.
موقعیت یک محصول از نظر رقابت پذیری با آنالوگ های آن می تواند از طریق یک موقعیت جدید (رایگان در یک طاقچه) یا با بیرون راندن رقبا از این موقعیت انجام شود.