تحلیل در کسب و کار اشکال مختلفی دارد که در حوزه های خاصی قابل اجرا است. روش محاسبه به خوبی توسعه یافته است و برای انواع خاصی از محاسبات اشتباه کارایی شرکت، انواع بهینه ارزیابی وجود دارد. وقتی صحبت از پیشبینی تأثیر عوامل مختلف بر سودآوری یک شرکت و احتمال دستیابی به شاخصهای مالی هدف میشود، یکی از رایجترین و مورد استفادهترین آنها تحلیل GAP است.
اصل تکنیک شکاف
روش تجزیه و تحلیل GAP فرض می کند که شکاف استراتژیک بین سطوح مورد انتظار و واقعی در پارامترهای خاصی از عملکرد شرکت وجود دارد یا در حال شکل گیری است. به عنوان یک شاخص خوش بینانه، یک هدف استراتژیک تعیین می شود که مدیریت سازمان می خواهد در هنگام انجام تجارت به آن دست یابد. شاخص های واقعی به معنای موفقیت واقعی شرکت در جهت تحلیل شده، زمینه فعالیت است.
لازم به ذکر است که این به سطح باثباتی اشاره دارد که با سیاست فعلی عملکرد به دست آمده است و نه به اوج عملکرد، بسته بهعوامل تصادفی به بیان تصویری، روش تجزیه و تحلیل GAP یک "حمله" با هدف از بین بردن اختلاف (شکاف) موجود بین نتایج مورد نظر و واقعی شرکت است.
ماهیت روش شکست در یک مثال خاص
اغلب تحلیلگران کسب و کار وقتی از آنها خواسته می شود تجزیه و تحلیل GAP را انجام دهند، دچار مشکل می شوند. مثال استفاده از روش شکاف برای موسسات وام دهی بسیار گویا و به اندازه کافی قابل درک است. به طور معمول، تأثیر تعدیل نرخ بر حاشیه سود حاصل که به عنوان NII (درآمد خالص بهره) نیز شناخته میشود، در کوتاهمدت اندازهگیری میشود. به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل GAP، می توان آن را به عنوان تفاوت بین "درآمد بهره" و "هزینه های بهره" نشان داد.
GAP=RSA – RSL،
که در آن RSA به دارایی هایی اشاره می کند که به تغییرات نرخ بهره بازار حساس هستند و RSL به بدهی ها اشاره دارد. GAP در مقادیر مطلق - واحد پول بیان می شود.
RSA شامل:
- اعتبار بین بانکی خروجی؛
- وام مشمول بازنگری نرخ بهره؛
- اوراق بهادار کوتاه مدت؛
- وام ارائه شده با بهره "شناور".
RSL شامل:
- قراردادهای سپرده با امکان بازنگری نرخ؛
- اوراق بهادار با نرخ شناور؛
- MBC ورودی؛
- سپرده سود شناور.
مقدار GAP دریافتی به چه معناست
همانطور که از مثال بالا می بینید، تحلیل GAP بانکشامل به دست آوردن تفاوت کمی بین دارایی ها و بدهی ها است. مقدار حاصل می تواند مثبت، خنثی یا منفی باشد. لطفا توجه داشته باشید که نمره مثبت تضمینی برای موفقیت نیست. به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل GAP، این نشان میدهد که بانک داراییهای حساس به بهره بیشتر از بدهیها دارد.
اگر مقدار از 0 بیشتر باشد، در طول رشد نرخ بهره، شرکت درآمد اضافی دریافت می کند، در غیر این صورت، حاشیه بهره کاهش می یابد. با یک GAP منفی، بانک دارای سهام بیشتری از بدهی ها نسبت به دارایی ها است که نسبت به نرخ بسیار حساس هستند. بر این اساس، افزایش میانگین شاخص بازار منجر به کاهش NPV و کاهش نرخ، افزایش سودآوری را به همراه خواهد داشت. موردی که GAP برابر با صفر است کاملاً فرضی است و به این معنی است که تغییرات نرخ بهره در بازار بر NPV تأثیر نمیگذارد.
الزامات عملکردی برای یک سیستم نظارتی سازمانی
وقتی تحلیلگران یک GAP مثبت را اصلاح می کنند، مدیر باید حجم دارایی های بلندمدت را با نرخ بهره ثابت افزایش دهد. به موازات آن، مدیر موظف است پرتفوی بدهی های کوتاه مدت را با واکنش بالا به سود بازار افزایش دهد. این استراتژی به شما امکان می دهد از قراردادهای سودآور بیشتری بهره مند شوید و از بدهی کمتری ضرر کنید.
وقتی GAP کمتر از صفر است، اقدامات کاهشی برای نوسانات نرخ بهره در بازار باید متفاوت باشد. تعیین آنها آسان استقیاس با اقدامات تحت GAP مثبت. هنگامی که تکنیک شکاف مقداری نزدیک به صفر را برای پورتفولیو نشان میدهد، ارزش آن را دارد که به تغییرات فصلی در رفتار پایگاه مشتری توجه دقیقتری داشته باشیم و بر اساس پیشبینی، خود را برای تراز کردن عامل بیثباتکننده آماده کنیم.
ظرافت های کاربرد تکنیک شکاف در عمل
انتخاب پاسخ های بانک بسته به وضعیت بازار تنها موردی نیست که تحلیل GAP اعمال می شود. الزامات عملکردی بسیار زیادی برای سیستم در پروژه های واقعی وجود دارد، با این حال، سطح تأثیر نرخ بهره بر عناصر فردی دارایی ها و بدهی ها یکسان نیست. برخی از آنها به تغییرات بازار با شدت بیشتری واکنش نشان می دهند، برخی دیگر کمتر.
یک جهت مهم استفاده از تجزیه و تحلیل GAP برای ارزیابی نتایج تغییرات قبلی و تشکیل یک پایگاه داده آماری واحد است. در آینده، این امکان برجسته کردن موثرترین اهرم های نفوذ بر روی سیستم و افزایش شاخص کیفیت توصیه های بخش تحلیلی برای مدیریت شرکت را فراهم می کند.
چند نکته برای مدیریت GAP
با توجه به همه موارد فوق، اصول کلیدی مقررات زیر را می توان شناسایی کرد:
- پشتیبانی از یک سبد متنوع در بین بخشها، شرایط و نرخها. برای انجام این کار، حداکثر تعداد اوراق بهادار و قراردادهای وام را جمع آوری کنید که فروش آنها در بازار آسان است.
- ایجاد برنامه های ویژه برای عملیات با هر دسته از بدهی ها و دارایی ها، با انواع مختلفموقعیتها در یک بخش تجاری خاص.
- بررسی دقیق موقعیت بازار. تغییر در روند حرکت نرخ همیشه آغاز یک تغییر چرخه ای در بازار نیست. این می تواند یک تعدیل کوچک باشد و یک واکنش هراس منجر به از دست دادن سود و تشدید عدم تعادل موجود شود.