زنان و دختران مدرن این فرصت را دارند که احساساتی را ابراز کنند که در آن جرات ندارند به یکدیگر بگویند. در برخی موارد، کاربران شبکه جهانی از وضعیت های مربوط به مادر و دختر برای ابراز خود یا به عنوان راهی برای صحبت در مورد نارضایتی یا ناراحتی خود استفاده می کنند. اما اغلب از وضعیت ها به عنوان وسیله ای برای انتقال اطلاعات استفاده می شود.
وضعیت یک دختر بالغ
جالب ترین چیز برای مادر و دختر پس از بزرگ شدن دختر از لباس مدرسه شروع می شود. استاتوسهایی درباره مادر و دختر که توسط «دختران بالغ» که از قیمومیت معلمان آزاد شدهاند اضافه میکنند، بیشتر شبیه شایعه یا تلاش برای ابراز وجود هستند:
مادران همیشه وقتی با دخترشان ازدواج می کنند گریه می کنند. مال من می گوید: "بگذار کسی که زود می گیرد گریه کند."
مامان گفت: سه دلیل برای اشک وجود دارد: عروسی، تولد و بزرگداشت. همه موارد دیگر دلیل نیستند…”.
من فقط نسبت به یک نفر احساس حسادت می کنم - مادرم. چه دختر باهوش و زیبایی دارد…
دختر جلوی آینه می چرخد: "و یکی با چنین زیبایی روبرو می شود …". و مادر پاسخ می دهد: "پروردگارا، به او صبر و سلامتی بده… و به او نیرو بده."
بسیاری از دانشآموزان دیروز، که زمانی برای لذت بردن از آزادی ندارند، تقریباً بلافاصله وارد بزرگسالی میشوند، که همیشه برای آن آماده نیستند. وضعیت های مربوط به مادر و دختر - یک مادر جوان بیشتر شبیه "آزمون قلم" است تا وضعیت.
وضعیت یک مادر جوان (دختر مدرسه ای دیروز)
وضعیت های مادر و دختری که خانه خود را ترک کرده اند ممکن است به پایان یک اثر ادبی تبدیل شود:
مامان هزاران کیلومتر از من جدا شده است، اما فکر می کند بهتر می داند. اوه، و بینایی!
دختر کوچولو شما قبلاً بزرگ شده است، مامان! اگر بپرسید من بیشتر از همه چه می خواهم، پاسخ می دهم: ای کاش می توانستم به آن روزهایی برگردم که موفقیت هایم را به شما می گفتم و شما تحسین می کردید!
فقط مادر می تواند ببخشد و بفهمد، فقط مادر محکوم نمی کند. اما ما با دانستن این موضوع از آزار دادن قلب او دریغ نداریم.
میخواهم به کودکیام برگردم، میخواهم مادرم مرا در آغوش بگیرد و بگوید: «گریه نکن دختر، همه چیز درست میشود! همه چیز بد خواهد گذشت….»
بیدار شدم. دروغ گویی. منتظرم مامانم صبحانه درست کنه. و ناگهان به یاد می آورم … حالا من مامان هستم!
فقط یک مادر من را همانگونه که هستم، با تمام ضعف ها، فضایل و گاف هایم می پذیرد.
همیشه آسایش و گرما را در خانه مادرتان خواهید یافت.
سالهای بیشتری مرا از کودکی ام جدا می کند و هر چه بزرگتر می شوم بیشتر به مشاوره مادرم نیاز دارم.
قبل از این، مادرم تصمیم می گرفت که من چه بپوشم تا خوب به نظر برسم. حالا به مادرم توصیه میکنم چه بپوشد تا زیبا به نظر برسد.
همه چیزم را می دهم، اگر مادرم خوشحال بود و فقط از آن گریه می کردشادی.
هرگز نباید منتظر خیانت عشق مادر باشید.
حالا دخترت بزرگ شده مامان… به جای اسکیت، کلید ماشین دارم، به جای آب نبات، ضد بارداری، به جای مایو و کفش چک کفش پاشنه بلند دارم.
خدایا! من برای خودم نمیخواهم، برای مادرم… یک داماد خوب برایش بفرست.
وضعیت دختر و مادر با معنی
یک دختر بالغ، که سالهای کودکی برای او "در زندگی گذشته" است، در حال حاضر خود یک مادر است و سوابق به جا مانده از او در شبکه های اجتماعی بیشترین علاقه را دارد. موقعیت به عنوان حامل معنای عمیق بازتابی از فلسفه زندگی یک زن است.
مادر تنها کسی است که حتی وقتی به بهشت می رود فرزندانش را رها نمی کند.
تا زمانی که مادر زنده است، فرزندانش یک فرشته نگهبان دارند.
فقط یک مادر می تواند این کار را انجام دهد: دلیل اعمال احمقانه را بفهمد و توهین را ببخشد.
فقط یک مادر می تواند از دخترش محافظت کند. او با بهترین وکلا قابل مقایسه نیست. دانش و دانش او باعث حسادت هر دادستانی خواهد شد.
بعضی از کودکان بزرگ می شوند و مادر خود را فراموش می کنند، اما یک مادر هرگز فرزندان خود را فراموش نمی کند!
وضعیت های مربوط به مادر - اخبار محبت آمیز از فرزندان.
هر مادری باید به خاطر داشته باشد: دخترش به زودی از توصیه های او پیروی نمی کند، بلکه از نمونه هایش پیروی می کند.
خدا مادران را آفرید زیرا او نمی تواند همه جا را نگه دارد.
وقتی کمی مریض بودم، مادرم همیشه آنجا بود. اکنون من دائماً در اطراف او هستم.
از چه چیزی بیشتر می ترسم؟ برای دیدن اشک های مادرم.
من دوست دارم دخترم قدرت پیدا کند تا جایی که من هستم نقطهگذاری کندفقط برای کاما کافی است.
مرا ببخش، عزیزم، من - دختر بدبخت تو. من توصیه شما را قبول نکردم و اکنون هزینه آن را پرداخت می کنم.
تنها حالا فهمیدم که باید همیشه از مادرت اطاعت کنی. اما بسیاری از چیزها را نمی توان امروز اصلاح کرد…
تو مرا بزرگ کردی، از من مراقبت کردی، کار کردی و تمام توان و روحت را در من گذاشتی. حالا شما یک مستمری بگیر هستید و خودتان نیاز به مراقبت دارید و من تمام تلاشم را می کنم تا مطمئن شوم که زندگی آینده شما مانند دوران کودکی بی ابر من بی دغدغه باشد.
وقتی کلمه "مادر" را در حافظه تلفن خود به "مامان" تغییر دهید، بالغ می شوید.
امروز با شنیدن این سه کلمه قلبم تندتر می زند: "مامان دنبالت می گشت."
شاید من ضعیف و بی دفاع هستم. اما حداقل یک نفر جرات دارد به فرزند من توهین کند!
وضعیت در مورد یک مادر و دو دختر
"مادر دو دختر بودن خیلی نعمت است!" - این اعتراف در نظرات یکی از سایت های موضوعی منتشر شده است. "آنها مانند موجودات فضایی کوچک هستند. آنها قطعا متفاوت هستند! بسیار مهم است که آنها را "برای خود" بازسازی نکنید، بلکه از این واقعیت لذت ببرید که آنها دقیقاً اینگونه هستند."
فقط مامان واقعاً ما را دوست دارد، اما ما همیشه آن را درک نمی کنیم…
وقتی ما بزرگ شدیم، مادرمان شروع به ترس کرد … اگر دیگر به او نیاز نداشته باشیم چه؟ اجازه ندهیم او چنین فکر کند!
برای یک مادر، ما بچه های کوچک هستیم. حتی اگر خودشان قبلاً پدر و مادر شده باشند.