قبل از ورود یک شرکت به بازار مصرف، متخصصان آن توانایی های شرکت و استراتژی بعدی آن را برای تبلیغ کالاها و خدمات ارزیابی می کنند. بازاریابی متمرکز این امکان را به کسب و کارهایی با بودجه محدود می دهد که پس از شروع فعالیت های خود، سود قابل توجهی به دست آورند. با این حال، این رویکرد ریسک خاصی را نیز به همراه دارد، زیرا تمرکز بر یک بخش از بازار میتواند منجر به کاهش درآمد در صورت از دست دادن علاقه به این نوع کالا یا خدمات شود.
بازاریابی متمرکز
این تکنیک توسط شرکت های تبلیغ کننده الکل، گوشت، لباس، ماشین، تجهیزات صنعتی استفاده می شود. گاهی اوقات یک شرکت با بازاریابی متمایز یا غیرمتمایز ممکن است از بازاریابی متمرکز در عمل خود برای فروش نوع خاصی از محصول استفاده کند. نمونهای از این شرکت جنرال موتورز است که از این روش تقسیمبندی بازار استفاده میکند تا هنگام تولید مدلهای جدید خودرو، مخاطبان هدف را با دقت بیشتری هدف قرار دهد.
بازاریابی متمرکز به اصطلاح بازاریابی هدف است. اومخاطبانی از مصرف کنندگان را شناسایی می کند که بر اساس معیارها تقسیم می شوند:
- جنسیت;
- محل سکونت؛
- مقدار مشخصی از درآمد؛
- آرزوها;
- اهداف مخاطب؛
- ترس;
- نیازها.
اگر چنین نظارتی را انجام ندهید، تعیین مسیر یک کمپین تبلیغاتی یا پیش بینی درآمد یا خطرات آتی غیرممکن خواهد بود. بازاریابی متمرکز به گونه ای طراحی شده است که تا حد امکان به مخاطبان هدف خود سود برساند. مثال:
- خدمات تشییع جنازه؛
- کالا برای ماه عسل؛
- تدارک عروسی؛
- کالا برای کودکان.
بخش های بازار هدف
بازار به بخشهایی تقسیم میشود که هر کدام به یک درجه یا دیگری به درخواست خاصی پاسخ میدهند. با کمک یک تجزیه و تحلیل کامل، همه مصرف کنندگان به گروه هایی با درخواست های مشابه تقسیم می شوند. تحت آنها یک پیشنهاد ایجاد کنید. بسته به نوع موقعیت بازاری که شرکت انتخاب می کند، فعالیت های خود را به یک یا چند بخش بازار هدایت می کند.
بازاریابی متمرکز در عمل
برای درک چگونگی ایجاد این یا آن بخش از بازار، معیارهای اصلی برای توزیع مخاطبان هدف در گروه های خاص را ارائه می دهیم. تجزیه و تحلیل کامل انجام دهید. یک بخش شامل افرادی با محل زندگی خاص است: شهر یا روستا (تراکم جمعیت در نظر گرفته می شود)، منطقه، ارتباطات حمل و نقل، آب و هوا، حضور رقبا و محدودیت های قانونی.
تحلیل دموگرافیک این مخاطبان هدف زیر است: سن، جنسیت، حرفه، تحصیلات، درآمد، وضعیت تأهل و سبک زندگی. حتماً نگرش مصرف کنندگان به برندی که می خواهند به بازار معرفی کنند، میزان محبوبیت آن و میزان وفاداری مخاطبان به آن را در نظر بگیرید. انگیزه های خرید و همچنین میزان اهمیت کالاهای این شرکت برای مشتریان در نظر گرفته شده است.
همانطور که می بینید، قبل از ورود به بازار، شرکت ها نظارت دقیقی انجام می دهند و ممکن است در برخی مناطق به دلیل تقاضای کم برای پیشنهادات خود از توسعه خودداری کنند. بنابراین می بینیم که هر نوع کاری در زمینه ارائه کالا و خدمات با ریسک همراه است. هر شرکتی راحت ترین بازاریابی را برای خود انتخاب می کند، با این حال، بدون برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل مشخص، هر یک از روش های فوق در معرض نوسانات خواهد بود.