تقاضا مهمترین مکانیسم بازار است که حرکت کالاها و عملکرد اقتصاد را تضمین می کند. عوامل زیادی بر آن تأثیر میگذارند و انواع مختلفی نیز وجود دارد. بیایید در مورد اینکه تقاضای تعدیل شده چیست، ویژگی های آن چیست و بازاریابان چگونه با آن کار می کنند صحبت کنیم.
مفهوم تقاضا
بازار به دنبال پاسخگویی به نیازهای مردم و کسب سود از آن است. بیان این خواسته مطالبه گری است. این به عنوان توانایی افراد برای خرید یک محصول یا خدمات تعریف می شود.
تقاضا بیانگر نیاز بازار است، مطابقت یک محصول را با ارزش آن نشان می دهد. بیایید نگاه دقیقتری بیندازیم.
قانون اساسی بازار بر پایه سه گانه تقاضا - عرضه - قیمت بنا شده است. اصطلاح اول به معنای سطح کلی فروش یک محصول با هزینه ای خاص در یک دوره زمانی معین است. این نشان می دهد که آیا قیمت برای مصرف کننده مناسب است، آیا کالاهای کافی در بازار وجود دارد یا فراوانی آن وجود دارد. این تقاضاست که دغدغه اصلی بازاریاب است. او سعی می کند آن را شکل داده و افزایش دهد و آن را پایدار کند. نوسانات تقاضا یک شاخص مطمئن از وضعیت بازار است. بنابراین آن راباید دائما مطالعه، نظارت و تحریک شود.
انواع تقاضا
در بازاریابی، مرسوم است که طبقه بندی های مختلفی از تقاضا در نظر گرفته شود.
انواع زیر با فراوانی وقوع متمایز می شوند:
- کژوال. یکی که رکود را نمی شناسد و با ثبات مشخص می شود. به عنوان مثال، غذا - نان، شیر و دیگران.
- دوره ای. یکی که در فواصل زمانی ظاهر می شود. به عنوان مثال، لباس های فصلی، تجهیزات اسکی، اسباب بازی های کریسمس.
- حماسه. در فواصل نامشخص رخ می دهد. به عنوان مثال، جواهرات، اتومبیل، خاویار سیاه.
انواع تقاضای زیر با درجه رضایت متمایز می شوند:
- واقعی. این میزان فروش برای یک دوره زمانی مشخص است. به مقدار پولی که می توان برای خرید هر محصولی با قیمت فعلی خرج کرد، اندازه گیری می شود.
- راضی. این تقاضای تحقق یافته است، یعنی این حجم کالاهای خریداری شده برای یک دوره معین است. همیشه کمتر از واقعی است، زیرا برخی از خریداران به دلایل مختلف نمی توانند کالا را خریداری کنند.
- ناراضی. این خواسته ای است که به دلیل قیمت بالا، کیفیت نامناسب محصول یا در دسترس نبودن آن برآورده نشد. به نوبه خود، این نوع زمانی می تواند صریح باشد که مصرف کننده توانایی مالی برای خرید محصول را داشته باشد، اما آن را خریداری نکرده باشد. همچنین تقاضای برآورده نشده پنهانی وجود دارد. این زمانی است که خریدار یک کالای جایگزین را خریداری می کند، اما نیازهای او را به طور کامل برآورده نمی کند.همچنین تقاضای متوقف شده ارضا نشده است. در این صورت خریدار به محصول نیاز دارد اما اغلب به دلیل کمبود منابع مالی مجبور می شود خرید را به تعویق بیندازد و نیاز همچنان فوری است.
تقاضا بسته به قیمت کشسان یا غیر کشسان است. در حالت اول، مستقیماً به تغییرات قیمت بستگی دارد. به عنوان مثال، هنگامی که قیمت خودروها افزایش می یابد، جمعیت به طور ناگهانی شروع به خرید کمتر از آنها می کند، یعنی تقاضا کاهش می یابد. و در حالت دوم، پویایی قیمت تاثیری بر حجم خرید ندارد. این معمولاً در مورد کالاهای ضروری صدق می کند.
عوامل مؤثر بر تقاضا
تقاضا به عنوان مکانیزم بازار، تحت تأثیرات مختلفی قرار دارد. مهمترین عامل موثر بر آن قیمت کالاها است. اما این نوک کوه یخ است. کارشناسان همه شاخص ها را به گروه های زیر تقسیم می کنند:
- اقتصادی. اینها شامل وضعیت عمومی اقتصاد، سطح تولید و درآمد جمعیت، وضعیت قیمت گروههای مختلف کالاها، قدرت خرید جمعیت، اشباع بازار میشود.
- دموگرافیک. این شامل اندازه جمعیت، ساختار آن، نسبت بین ساکنان شهری و روستایی، نرخ مهاجرت و غیره است.
- اجتماعی. توسعه و وضعیت جامعه و فرهنگ آن بر تقاضای کالاهای مختلف تأثیر می گذارد.
- سیاسی. وضعیت در این زمینه می تواند تقاضا برای برخی محصولات را فعال یا برعکس کاهش دهد. بنابراین، در شرایط بی ثباتی سیاسی، نیاز به کالاهای بادوام افزایش می یابد.
- به طور طبیعی-اقلیمی در فصول مختلف، تقاضا برای گروههای محصول خاص افزایش یا کاهش مییابد.
مفهوم تقاضای معوق
مصرف کنندگان همیشه به دنبال ارضای نیازهای خود هستند، اما همیشه فرصت این کار را ندارند. گاهی اوقات مردم مجبورند خرید یک محصول یا خدمات را تا زمانی که شرایط تغییر کند به تعویق بیندازند.
بنابراین، افزایش قیمت ها همیشه باعث تغییر در تقاضا می شود. به عنوان یک قاعده، کاهش می یابد. حتی ممکن است دوره ای راکد وجود داشته باشد که مدت آن قابل پیش بینی نیست.
تقاضای معوق وجود دارد - این وضعیتی است که مصرف کننده نیازی دارد، اما منابع کافی برای برآورده کردن آن وجود ندارد. این می تواند نه تنها دلایل مالی، بلکه دلایل موقت یا اطلاعاتی نیز داشته باشد. گاهی اوقات یک مصرف کننده هر فرصتی برای ارضای یک نیاز دارد، اما آن را به زمان مناسب تری موکول می کند. به عنوان مثال، شخصی برای یک ماشین پس انداز کرده است، اما در همان لحظه برای خرید نمی دود، بلکه منتظر تبلیغات و تخفیف های فروشنده می شود.
کاربرد در بازاریابی
هنگامی که حجم تقاضای ارضا نشده رشد می کند، باید رویدادهای خاصی را برنامه ریزی کرد که فرد را به سمت خرید سوق دهد. یک بازاریاب باید دائماً تقاضا را مطالعه کند تا اقدامات لازم را به موقع برای حفظ یا تحریک آن انجام دهد.
اگر مردم به دلیل کمبود اطلاعات خرید خود را به تعویق می اندازند، لازم است کمپینی برای اطلاع رسانی به مخاطبان از خواص و ویژگی های محصول برنامه ریزی کنید. اگر کسببا پیش بینی یک پیشنهاد سودآور به تعویق می افتد، در این صورت ممکن است نیاز به انجام نوعی اقدام باشد که انتظار بیشتر را بی سود کند. اگر مردم به دلیل قیمت بالا خرید خود را به طور گسترده به تعویق می اندازند، پس ارزش آن را دارد که یک کمپین برای توجیه هزینه بالای محصول یا کاهش آن شروع کنید.
نمونه
نمونه های زیادی از تقاضای معوق در تاریخ جامعه مصرف کننده وجود دارد.
اول اینکه این پدیده با افزایش شدید قیمت ها مشاهده می شود. بنابراین، بلافاصله پس از آن، مصرف کنندگان "پنهان" می شوند و از خرید کالاهای گران قیمت و کالاهای لوکس خودداری می کنند.
در ابتدای فصل، بسیاری از خریداران نیز خرید اجناس را برای این فصل از سال به تعویق می اندازند، به این امید که در پایان دوره آنها را با تخفیف خریداری کنند.
بازاریابی رویه غنی غلبه بر تقاضای سرخورده را انباشته کرده است. اینها شامل تخفیفها، تبلیغات، کمپینهای ارتباطی، و رویدادهای تبلیغاتی میشود.