امروز اغلب می توانید در مورد مفهوم بازاریابی کسب و کار بشنوید. در رسانه ها و تلویزیون چشمک می زند. بسیاری از افرادی که شروع به ایجاد کسب و کار خود می کنند از بازاریابی استفاده می کنند. اما تعداد کمی از مردم به این فکر می کنند که چیست. دانستن این اصطلاح به شما کمک می کند از آن در زندگی استفاده کنید.
بازاریابی چیست؟ دیکشنری ها تعاریفی را ارائه می دهند. بنابراین، کاتلر نوشت که این آگاهی از نیازهای خریدار و تشکیل بازار تقاضا است. یا علم چگونگی ایجاد بازار هدف، جذب، حفظ و چند برابر کردن تعداد خریداران. یک جنبه مهم که بیان می کند که هر شخصی بالاترین ارزش برای شرکت است.
از سوی دیگر، بازاریابی چیست؟ در تعریف دایره المعارف شوروی آمده است که این در درجه اول سیستمی برای مدیریت نظام سرمایه داری است. و بنابراین هدف اصلی بازاریابی ایجاد محصولی است که بازار تقاضا را به طور کامل برآورده کند. عملکردهای بازاریابی متنوع هستند: تبلیغات، مشکلات حمل و نقل و نگهداری کالاها، مسائل مربوط به قیمت گذاری، و غیره.
سیاست چیستبازار یابی؟ این توانایی یافتن زبان مشترک با مشتریان برای بهینه سازی عملکرد شرکت است. به عنوان یک قاعده، خط مشی بازاریابی در سندی تنظیم می شود که حاوی استراتژی توسعه شرکت، تحقیقات بازار و تجزیه و تحلیل است.
اما دانستن چیستی بازاریابی و تعریف آن کافی نیست. دو تصور اشتباه اصلی وجود دارد که اغلب رخ می دهد. اولین مورد به این واقعیت مربوط می شود که بازاریابی به عنوان نوعی راه نجات جهانی ارائه می شود.
می گویند، اگر شرکت در آستانه بسته شدن باشد، باید با یک متخصص بازاریابی تماس بگیرید، او برنامه ای خواهد نوشت و همه چیز به طور معجزه آسایی درست می شود. اما در واقع اینطور نیست. داشتن یک استراتژی توسعه کافی نیست، بلکه باید نحوه اجرای آن را نیز بدانید. و انجام این کار می تواند سخت باشد. یک باور غلط دیگر: می گویند هر شخصی برای موقعیت یک بازاریاب مناسب است. اغلب، چنین موقعیت هایی توسط افراد از طریق آشنایان تنظیم می شود. به عنوان یک قاعده، اینها "پسران مامور" معمولی هستند که نمی توان آنها را متخصصان آگاه نامید.
پس بازاریابی چیست، کدام تعریف این حرفه را به بهترین شکل توصیف می کند؟ به طور خلاصه می توان این را گفت: فروش یک محصول یا خدمات به هر شکلی هنر است. اگر وظیفه مدیریت فروش چیزی به یک شخص (شرکت) خاص باشد، هدف بازاریابی صرفاً دستیابی به فروش کالا یا خدمات است. در سال های اخیر، مطالعه نیازهای مشتری نیز به یک تجارت بازاریابی تبدیل شده است. یعنی فروشنده باید از قبل بداند که مردم می خواهند چه چیزی بخرند.
و یک بازاریاب در این مورد چگونه باید کار کند؟ اول از همه، او دائماً وضعیت بازار را تجزیه و تحلیل می کند. بسته بهزمینه های فعالیت می تواند با سرعت های مختلف تغییر کند. اما بازاریاب باید همیشه به هر تغییری پاسخ دهد. وظیفه دیگر او کار با مشتریان است. تنها از این طریق است که او می تواند خواسته های مصرف کنندگان را مطالعه کند، چرا آنها محصول را مصرف می کنند و چه چیزی برای آنها مهم است. سومین وظیفه یک بازاریاب تجزیه و تحلیل وضعیت رقبا است: درک اینکه چرا آنها مشتریان بیشتری دارند. ، سیاست قیمت گذاری چیست و غیره. او از طریق بیانیه های مطبوعاتی، وبلاگ های آنها نگاه می کند، یک خریدار مرموز استخدام می کند. از بسیاری جهات، موفقیت شرکت به فعالیت های بازاریاب بستگی دارد.