کسب و کار در صورتی سودآور است که نیازهای مشتریان را برآورده کند. می توان با نظارت مستمر بر تقاضا و توسعه تاکتیک ها در فعالیت های سازمان، توسعه بازار را پیش بینی کرد، محصولی جذاب برای مشتریان عرضه کرد و از فروش آن اطمینان حاصل کرد. بازاریابی عملیاتی یک شرکت ابزاری است که به شما امکان می دهد وظایف کوتاه مدت توسعه مجموعه، تبلیغ و فروش کالاها در یک بازار از قبل توسعه یافته را با موفقیت حل کنید و در عین حال از اجرای یک برنامه استراتژیک، کسب سود و موفقیت یک شرکت اطمینان حاصل کنید. شرکت در یک محیط رقابتی.
چگونه یک محصول مورد تقاضا ایجاد کنیم؟
یک شخص یا شرکتی که تصمیم می گیرد محصول یا خدماتی را به مصرف کنندگان ارائه دهد، ابتدا باید تعدادی از عوامل موثر بر سطح تقاضا را شناسایی و تجزیه و تحلیل کند. برای انجام این کار، یک فعالیت بازاریابی وجود دارد که هدف آن ارضای نیازهای مشتریان و در نتیجه کسب سود برای سازمان است. این به شما امکان می دهد که امیدوار کننده را انتخاب کنیدحوزه های موجود در بازار و جذابیت محصول برای مردم و در عین حال کمک به رقابت پذیری شرکت.
توسعه تاکتیک ها مسیر موفقیت است
هر رهبر باید ایده روشنی از آنچه می خواهد شرکت خود را در چند سال آینده ببیند داشته باشد. برای این کار لازم است فعالیت های آن به دقت برنامه ریزی شود. به همین دلیل از بازاریابی استراتژیک و عملیاتی استفاده می شود. نوع اول مفهوم کسب و کار به عنوان یک کل و راه توسعه آن (استراتژی) است که به سوالات پاسخ می دهد:
- سازمان در چه جهتی بهبود خواهد یافت؛
- چه مشتری هدف قرار خواهد گرفت؛
- چه بخشهای بازار را در نظر دارد پوشش دهد.
دوم چیزی جز اجرای مستقیم و مرحله ای این برنامه بلندمدت نیست. بازاریابی عملیاتی برای مطالعه دامنه اجرا و تأثیرگذاری بر آن طراحی شده است. توسعه یک محصول، انتشار آن، اطلاع رسانی به مردم در مورد محصولات ارائه شده، افزایش ارزش آنها در مقایسه با آنالوگ های ارائه شده توسط تولید کنندگان دیگر را پوشش می دهد. برای افزایش سود، شرکت تعدادی از فعالیت های تبلیغاتی را با هدف افزایش فروش برنامه ریزی و اجرا می کند.
هر دو نوع بازاریابی به هم مرتبط هستند، با هم فرصتی را برای فروش موفقیت آمیز کالا به مصرف کنندگان فراهم می کنند و در عین حال افزایش رقابت پذیری شرکت را تضمین می کنند.
ویژگی های برنامه ریزی پیاده سازی
استراتژی بازاریابی عملیاتی در حال حاضر یک سازمان استبخش های بازار فرآیند فروش را توسعه داده و مشتریان را در مورد مزایای محصول آگاه می کند. این برنامه ریزی برای کوتاه مدت (عمدتا برای یک سال) انجام می شود و کاملاً دقیق است. این امکان را به شما می دهد تا سودآوری یک تجارت را در یک دوره زمانی مشخص تعیین کنید. این ابزاری است که به شما امکان می دهد در شرایط "امروز" عمل کنید و با در نظر گرفتن بردار توسعه شرکت در جهت "فردا" حرکت کنید.
وظایف بازاریابی عملیاتی
برنامه اقدام کوتاه مدت سودمند است زیرا تعدادی از عملکردهای مهم فروش را فراهم می کند، به شرح زیر:
- بهبود فرآیند فروش، یعنی جستجوی مشتریان جدید و توزیع کنندگان محصول؛
- تهیه مجموعه اصلی و تشکیل سیاست قیمت گذاری (قیمت باید رقابتی در بازار باشد)؛
- بازرگانی - در فرآیند بازاریابی عملیاتی، نمایش شایسته کالاها علاقه خریداران را به محصول شکل می دهد و در نتیجه درآمد شرکت را افزایش می دهد؛
- تعداد تبلیغاتی را سازماندهی و انجام دهید (قفسه هایی با نمایش نمونه ها، تبلیغات).
انجام این وظایف با هم باعث افزایش درآمد شرکت می شود.
ویژگی های فرآیند فروش
فعالیت هایی که با هدف کسب سود انجام می شود، معمولاً در یک توالی خاص انجام می شود. برای عملکرد مؤثر شرکت، لازم است مراحل بازاریابی عملیاتی را بشناسید و مطابق با آنها کار کنید. برنامه ریزی کوتاه مدت گام به گامبه نظر می رسد:
1. انجام تحقیقات بازار، یعنی مطالعه درخواست های مشتری برای کالاها و خدمات. این مرحله کلیدی است، زیرا کل فرآیند بر اساس نتایج آن ساخته خواهد شد.
2. توسعه تاکتیک هایی با هدف اجرای برنامه بازاریابی. اگر چندین گزینه برای توسعه کسب و کار وجود دارد، کم هزینه ترین گزینه انتخاب می شود.
3. تدوین برنامه عملیاتی. در این سند باید فهرست کالاها، مکانهای فروش و فعالیتهایی که با هدف تبلیغ محصولات انجام میشود به وضوح مشخص شود.
4. محاسبه بودجه این مرحله شامل تجزیه و تحلیل بخش های بازار تحت پوشش و تخصیص منابع مالی بین آنها است.
5. اجرای طرح و کنترل بر روند اقدامات.
لازم به ذکر است که هر چه تمام مراحل بازاریابی با جزئیات بیشتر در نظر گرفته شود، ارزیابی مالی شرکت صحیح تر خواهد بود، هزینه ها کمتر و منافع حاصل از فعالیت های تجاری بیشتر می شود.
ابزارهای بازاریابی عملیاتی
کار روی کسب سود از یک کسب و کار بر اساس آن مؤلفه هایی است که باید مستقیماً با آنها کار کنید. این است:
- محصولات - کالاهایی که ممکن است مورد علاقه مصرف کنندگان باشد و مورد تقاضا باشد؛
- هزینه- وجوهی که در فرآیند فروش جمع آوری می شود و همچنین سیاست قیمت گذاری با در نظر گرفتن انواع پاداش ها، تبلیغات و تخفیف ها؛
- نقاط فروش - سازماندهی تحویل به مناطق توسعه یافته و فروش محصولات؛
- تبلیغ -مجموعهای از راهها و تکنیکها برای آشنایی مشتریان با یک محصول و درک آنها از ارزش آن در مقایسه با سایر محصولات مشابه.
این مؤلفه ها بر برنامه ریزی فرآیند فروش تأثیر می گذارد، آنها به شما امکان می دهند نیازهای مشتریان را برای محصولات مورد نیاز خود تعیین کنید و آنها را مورد تقاضا قرار دهید.
نقش اجرای برنامه کوتاه مدت
ارزش بازاریابی عملیاتی بسیار بزرگ است. بسیاری از اشخاص حقیقی و حقوقی از ابزارهای آن به صورت ناخودآگاه و به صورت تکه تکه استفاده می کنند، اما اگر متخصصی در آن مشارکت داشته باشد، می تواند سطح درآمد را به میزان قابل توجهی افزایش دهد، علاقه مصرف کننده ثابتی به کالاهای این سازمان خاص ایجاد کند و از توسعه آن اطمینان حاصل کند. شرکت در جهت درست است.
بازاریابی عملیاتی عاملی است که مستقیماً بر سودآوری یک شرکت در یک دوره زمانی خاص تأثیر می گذارد. تاکتیک های ماهرانه توسعه یافته به شرکت اجازه می دهد تا با اطمینان موقعیت خود را در بازار بدست آورد. اما باید به خاطر داشته باشیم که فقط در ترکیب با برنامه ریزی بلندمدت نتایج مثبتی به همراه خواهد داشت. بازاریابی عملیاتی و استراتژیک ماهرانه اندیشیده شده موفقیت شرکت، رقابت پذیری و افزایش مستمر سود را تضمین می کند.